دل من در هواى روى فرخ بود آشفته همچون موى فرخ
به جز هندوى زلفش هيچ كس نيست كه برخوردار شد از روى فرخ
سياهى نيك بختست آنكه دايم بود همراز و همزانوى فرخ
شود چون بيد لرزان سرو آزاد اگر بيند قد دلجوى فرخ
بده ساقى شراب ارغوانى بياد نرگس جادوى فرخ
دو تا شد قامتم همچون كمانى ز غم پيوسته چون ابروى فرخ
غلام همت آنم كه باشد
چو حافظ بنده و هندوى فرخ
3 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/12/21 - 09:53